برابر پارسی : چنانچه، اگر
در صورتی
برابر پارسی : چنانچه، اگر
فرهنگ فارسی
در حالی در موقعی . یا در صورتی که . ۱ - با وجودی که با وجود اینکه . ۲ - اگر .
لغت نامه دهخدا
در صورتی. [ دَ رَ ] ( حرف ربط مرکب ، ق مرکب ) در حالی. در موقعی.
- در صورتی که ؛ در حالتی که. در وقتی که. ( ناظم الاطباء ).
- || کلمه شرط به معنی اگر. ( ناظم الاطباء ).
- در صورتی که ؛ در حالتی که. در وقتی که. ( ناظم الاطباء ).
- || کلمه شرط به معنی اگر. ( ناظم الاطباء ).
کلمات دیگر: