کلمه جو
صفحه اصلی

چو افتادن


مترادف چو افتادن : شایع شدن، دهن به دهن گشتن

مترادف و متضاد

شایع شدن، دهن به دهن گشتن


فرهنگ فارسی

هو افتادن ٠ مشهور شدن

لغت نامه دهخدا

چو افتادن. [ چ َ / چُو اُ دَ ] ( مص مرکب ) هو افتادن. مشهور شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). شایع شدن. نشر شدن خبری بی اساس. بر سر زبانها افتادن.


کلمات دیگر: