کلمه جو
صفحه اصلی

فخامه

عربی به فارسی

اعليحضرت (بصورت خطاب) , بزرگي عظمت وشان واقتدار , برتري , سلطنت


لغت نامه دهخدا

فخامة. [ ف َ م َ ] (ع مص ) سطبر گردیدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || پر شدن . (منتهی الارب ). || بزرگ شدن قدر و بالا رفتن مرتبه ٔ کسی در چشم مردم . (اقرب الموارد).


دانشنامه عمومی

فخامه (روستا). فخامه (در عربی: الفَخامَة )نام روستایی است در دهستان القُلیس از توابع استان استان صَنعاء در کشور یمن در شبه جزیره عربستان.
المقحفی، ابراهیم، احمد ، (مُعجَم المُدُن وَالقَبائِل الیَمَنِیَة) ، منشورات دار الحکمة، صنعاء، چاپ وانتشار سال ۱۹۸۵ میلادی به (عربی).
جمعیت آن (۶۵ ) نفر (۸ خانوار) می باشد.


کلمات دیگر: