کلمه جو
صفحه اصلی

تطهیر دادن

فرهنگ فارسی

غسل دادن پاک کردن

لغت نامه دهخدا

تطهیر دادن. [ ت َ دَ ] ( مص مرکب ) غسل دادن. پاک کردن. آب کشیدن :
بس که آلوده عصیان شده دل تا محشر
دامنش را نتوان داد به زمزم تطهیر.
علی خراسانی ( از آنندراج ).
و رجوع به تطهیر شود.


کلمات دیگر: