کلمه جو
صفحه اصلی

تضیع

فرهنگ فارسی

جنبیدن نافه و دمیدن بوی آن و پراکنده گردیدن . تضوع .

لغت نامه دهخدا

تضیع. [ ت َ ض َی ْ ی ُ ] ( ع مص ) جنبیدن نافه و دمیدن بوی آن و پراکنده گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). تضوع. ( زوزنی ) ( اقرب الموارد ). و رجوع به تضوع شود.


کلمات دیگر: