دادخواهی شکایت پیش بزرگی بردن
تظلم بردن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
تظلم بردن. [ ت َ ظَل ْ ل ُ ب ُ دَ ] ( مص مرکب ) دادخواهی. شکایت پیش بزرگی بردن. از بزرگی داد خواستن :
خط سیه کرده تظلم به در چرخ برید
که شما در خط این سبزوطائید همه.
خط سیه کرده تظلم به در چرخ برید
که شما در خط این سبزوطائید همه.
خاقانی.
و رجوع به تظلم و دیگر ترکیبهای آن شود.کلمات دیگر: