شکفته شدن باز شدن
خندخند گشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خندخند گشتن. [ خ َ خ َگ َ ت َ ] ( مص مرکب ) شکفته شدن. باز شدن :
گر باغ تازه روی و جوان گشت و خندخند
چون ابر نال نال و چنین با بکا شده ست.
گر باغ تازه روی و جوان گشت و خندخند
چون ابر نال نال و چنین با بکا شده ست.
ناصرخسرو.
کلمات دیگر: