کلمه جو
صفحه اصلی

هوف

فرهنگ فارسی

مرد تهی بی خیز و گول بد دل پوست بیضه مانندی

لغت نامه دهخدا

هوف . [ هََ / هو ] (ع اِ) خانه ٔ عنکبوت . (مهذب الاسماء). || باد گرم . || باد سرد. (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). از اضداد است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).


هوف. [ هََ / هو ] ( ع اِ ) خانه عنکبوت. ( مهذب الاسماء ). || باد گرم. || باد سرد. ( مهذب الاسماء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). از اضداد است. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).

هوف. ( ع ص ) مرد تهی بی خیر و گول بددل.( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || ( اِ ) پوست بیضه مانندی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

هوف . (ع ص ) مرد تهی بی خیر و گول بددل .(اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِ) پوست بیضه مانندی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).


دانشنامه عمومی

هوف (راینلاند فالتس). هوف (به آلمانی: Hof) یک شهر در آلمان است که در وستروالدکرایس واقع شده است. هوف ۱٬۲۶۱ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

هوف (شهرستان). ناحیه هوف (به آلمانی: (Hof (district) یک ناحیه روستایی در آلمان است که در اوبرفرانکن واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان
ناحیه هوف ۱۰۶٬۱۴۲ نفر جمعیت دارد.

دانشنامه آزاد فارسی

هوف (Hof)
شهری در باواریا، در آلمان، کنار رود زاله، در کوه پایه های فیشتل گبیرگه، با ۵۲,۷۰۰ نفر جمعیت (۱۹۹۴). از مراکز مهم راه آهن به شمار می رود. کارخانه های آبجوسازی و نساجی دارد. شهر مزبور را پس از آتش سوزی مهیب ۱۸۲۳ بازسازی کردند؛ در این حادثه دو سوم شهر نابود شد.

گویش مازنی

۱از اصوات تعجب و ناباوری ۲مکیدن


/hoof/ از اصوات تعجب و ناباوری - مکیدن

واژه نامه بختیاریکا

بِه هوف
خوف؛ ترس

پیشنهاد کاربران

در زبان لری بختیاری به معنی نفس زدن است

هوف [ا. ل]: به بختیاری بمعنی نفس، تنفس، نفس نفس زدن، فوت، باد دهان، باد سرد، ها

تو ترکیه به معنی اه وحسرت کشیدن هم هس


کلمات دیگر: