مترادف مضحکه : بذله، مایه خنده
برابر پارسی : ریشخند شده
jest, joke, laughingstock, mockery, sport, travesty
laughing - stock
۱. بذله
۲. مایهخنده
بذله
مایهخنده
هجویهای نمایشی که موضوع یا سبکی جدی را به سخره میگیرد و معمولاً با رقص و آواز همراه است
مضحکة. [ م ُ ح ِ ک َ ] (ع ص ، اِ) آنچه سبب خنده و استهزاء گردد.(از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به مُضْحِکات شود.
مضحکه . [ م َ ح َ ک َ/ ک ِ ] (از ع ، اِ) لطیفه و بذله . || مقلدو بذله گو. (ناظم الاطباء). و رجوع به مَضاحِک شود.