پیرایش بستان و باغ و کشت زار از علفهای خودرو و هرزه و سنگ و خس و خاشاک آنها را برداشتن خشاوه .
خشاو
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
خشاو. [ خ ِ ] ( اِمص ) پیرایش بستان و باغ و کشت زار از علفهای خودرو و هرزه و سنگ و خس و خاشاک آنها را برداشتن. خشاوه. ( ناظم الاطباء ). || پیرایش درخت از شاخه های زیادتی. ( ناظم الاطباء ).
گویش مازنی
/Khesh oo/ آب خوردنی
کلمات دیگر: