مترادف مقاومت کردن : ایستادگی کردن، پایداری کردن، مدافعه کردن، استقامت ورزیدن، پای مردی کردن
متضاد مقاومت کردن : تسلیم شدن
برابر پارسی : تاوَستن
resist, stand, withstand
ایستادگی کردن، پایداری کردن، مدافعه کردن، استقامت ورزیدن، پایمردی کردن ≠ تسلیمشدن