کلمه جو
صفحه اصلی

نیار

فرهنگ فارسی

ده دهستان کلخوزان بخش مرکزی شهرستان اردبیل استان سوم . در ۴ کیلومتری خاور اردبیل . جلگه معتدل ۲٠۴۲ تن سکنه دارد .
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل در ۴ هزار گزی اردبیل و ۴ هزار گزی جاده اردبیل به تبریز در جلگه معتدل هوائی واقع است و آبش از رودخانه محصولش غلات و حبوبات شغل اهالی زراعت و گله داری است ٠

لغت نامه دهخدا

نیار. (ع اِ) ج ِ نار. رجوع به نار شود.


نیار. ( ع اِ ) ج ِ نار. رجوع به نار شود.

نیار. ( اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. در 4 هزارگزی اردبیل و 4 هزارگزی جاده اردبیل به تبریز، در جلگه معتدل هوایی واقع است و 2042 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4 ).

نیار. (اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل . در 4 هزارگزی اردبیل و 4 هزارگزی جاده ٔ اردبیل به تبریز، در جلگه ٔ معتدل هوایی واقع است و 2042 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ، محصولش غلات و حبوبات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).


دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۳°۵۲′۴۹″ شمالی ۵۹°۴۸′۵۷″ شرقی / ۳۳.۸۸۰۳۳۰۵° شمالی ۵۹.۸۱۵۸۱۳۴° شرقی / 33.8803305; 59.8158134
نیار هم اکنون جز محلات شهرستان اردبیل است که دیرباز روستایی در مجاورت شهر اردبیل بود. نیار در استان اردبیل، شهرستان اردبیل، بخش مرکزی، دهستان شرقی قرار داشت.
منبع درآمد اصلی اهالی نیار غالباً کشاورزی است، و محصولات عمده آن سیب زمینی و گندم هستند. به طوریکه مرغوبترین محصول سیب زمینی شهرستان اردبیل محصول این روستا به حساب میاید.
گسترش شهر اردبیل در همسایگی آن عملاً این روستا را به جزئی از شهر تبدیل کرده است. این روستا برخلاف دیگر روستاهای ایران که در سه دهه اخیر با مهاجرت ساکنان به شهرها مواجه شده اند، دچار مهاجرت نشده است و اتفاقا" بر جمعیت آن افزوده شده و ساخت و ساز فراوان با بافت های شهری صورت گرفته است و تفاوتی با مناطق دیگر شهری از نظر بافت و گسترش ساختمان ها ندارد.
این روستا در جنگ تحمیلی هم سهم بسزایی داشته و چند تن از شهیدان این روستا عبارتند از: برادران شهید عظیم پور، شهیدان باقرپور ، خلبان شهید هوشنگ قدیری مقدم و راننده تانک شهید داود ندرتی.

گویش مازنی

نهان


/neyaar/ نهان

گویش بختیاری

دلتنگى، افسردگى bača-m niâr-e âqâs-e> kerda:فرزندم از دورى پدر افسرده شده است> .


واژه نامه بختیاریکا

منتظر؛ چشم براه

پیشنهاد کاربران

درگویش زبان بختیاری واژه نیار ( Neyar ) =دق کردن و مردن از آرزوی براثرنگاه کردن یا دیدن چیزی که به آن نرسند، حالا چه از عشق به کسی یا به آرزوی رسیدن به آن چیز، که به آن نرسند.

درخت انار



کلمات دیگر: