کلمه جو
صفحه اصلی

توجیب

فرهنگ فارسی

در شبانه روزی یک وقت نهادن طعام خوردن را ٠ عادت دادن نفس و عیال و اسب خود را به یک بار خوردن در شبانه روزی ٠

لغت نامه دهخدا

توجیب. [ ت َ ] ( ع مص )در شبانه روزی یک وقت نهادن طعام خوردن را. ( تاج المصادر بیهقی ). عادت دادن نفس و عیال و اسب خود را به یک بار خوردن در شبانه روزی. || یک بار دوشیدن ناقه را در شبانه روزی. || مانده شدن ستور و جز آن. || بسته شدن فله در پستان ناقه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || بیفکندن. ( تاج المصادر بیهقی ). بر زمین زدن. || لازم گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).


کلمات دیگر: