کلمه جو
صفحه اصلی

توپ گرفتن

فرهنگ فارسی

در اصطلاح قمار ایستادگی و حمله متقابل کردن در برابر کسی که توپ اندازد ٠ از جای نشدن تا دست توپ زن را باز کند ٠

لغت نامه دهخدا

توپ گرفتن.[ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) در اصطلاح قمار، ایستادگی و حمله متقابل کردن در برابر کسی که توپ می زند. از جای نشدن تا دست توپ زن را باز کند. نهراسیدن از افزایش مبلغ قمار که توپ زن برای ارعاب او پیشنهاد می کند. مقابل توپ خوردن. رجوع به توپ زدن و توپ خوردن شود.


کلمات دیگر: