آنکه بدن مرده را با جامه می پوشاند
مسجی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مسجی. [ م ُ س َج ْ جی ] ( ع ص ) نعت فاعلی از تسجیة. آنکه بدن مرده را با جامه و جز آن می پوشاند. ( ناظم الاطباء ). رجوع به تسجیة شود.
مسجی. [ م ُ س َج ْ جا] ( ع ص ) نعت مفعولی از تسجیة. مرد مرده جامه و جز آن پوشانیده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تسجیة شود.
مسجی. [ م ُ س َج ْ جا] ( ع ص ) نعت مفعولی از تسجیة. مرد مرده جامه و جز آن پوشانیده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تسجیة شود.
مسجی . [ م ُ س َج ْ جا] (ع ص ) نعت مفعولی از تسجیة. مرد مرده ٔ جامه و جز آن پوشانیده . (ناظم الاطباء). و رجوع به تسجیة شود.
مسجی . [ م ُ س َج ْ جی ] (ع ص ) نعت فاعلی از تسجیة. آنکه بدن مرده را با جامه و جز آن می پوشاند. (ناظم الاطباء). رجوع به تسجیة شود.
کلمات دیگر: