کلمه جو
صفحه اصلی

بهانه شکن

فرهنگ فارسی

آنچه از خوردنیهای سبک و ناچیز که اطفال را بدان سرگرم کنند . چیزی کم و ناچیز که به کودک دهند از خوردنی تا گریه نکنند.

لغت نامه دهخدا

بهانه شکن. [ ب َ ن َ / ن ِ ش ِ ک َ ] ( اِ مرکب ) آنچه از خوردنیهای سبک و ناچیز که اطفال را بدان سرگرم کنند. چیزی کم و ناچیز که به کودک دهند از خوردنی تا گریه نکند. سُکتَه. آنچه بچه را بدان خاموش کنند. صمته. صمات. ( یادداشت بخط مؤلف ).


کلمات دیگر: