کلمه جو
صفحه اصلی

غازقلنگ

گویش اصفهانی

تکیه ای: qâzoqolang
طاری: qâzqeleng
طامه ای: ---------
طرقی: qâzqeleng
کشه ای: qâzqeleng
نطنزی: ---------


پیشنهاد کاربران

لک لک در گویش مردم کرمانشاه

درزمانهای گذشته دراکثرمناطق فارس به لک لک گفته میشد. البته دربعضی مناطق فارس هنوزازاین واژه استفاده میشود

یک ناسزایی است که در افعال برره است

در چهار محال هم گفته میشد

غاز که یک پرنده می باشد در قدیم به کسانیکه بلند و کمی خمیده بوده تشبی به بلندی غاز وسرآن که شبیه کلنگ بوده میکردن

غاز یا غاژ از کلمه غاژیدن میاد به معنی کش آمدن وتنک کردن مثل وقتی پنبه یا پشم رو میکشن موقع نخریسی که کش میاد و دراز میشه. در گویش مشهدی به کش اومدن و دراز شدن گفته میشه. مثلا از خواب که پاشدم غاز کشیدم ( قد کشیدم ) . یا مثلا وقتی چیزی مثل عسل میریزی تو یک ظرف دیگه میگن دره غاز مکشه.
قلنگ یا در اصل کلنگ یک جور پرنده است.
خب غازقلنگ میشه یک پرنده دراز دست و پا کشیده مثل لکلک و درنا و حواصیل و . . .

قازقلن - بیشتر لک لک معناکردند که غلط به نظر می رسد قازقلن - همان مرغ ماهی خوار یا حواصیل است معنای دیگر به افراد بلند قد و دست وپاچلفت گویند


کلمات دیگر: