کلمه جو
صفحه اصلی

قاطیغوریاس

فرهنگ فارسی

کتاب اول از حکمت ارسطو درباره مقولات عشر که فرفریوس و فارابی آنرا تقسیم کرده اند .
کتاب اول از حکمت ارسطو در باب مقولات عشر . این کتاب را فرفوریوس و فارابی تفسیر کرده اند و دکتر زنکر آنرا از روایات اسحاق بن حنین با متن یونانی و مقدمه ای بلاتینی منتشر ساخته ( لیپزیگ ۱۸۴۶ م . ) .

لغت نامه دهخدا

قاطیغوریاس. ( معرب ، اِ ) مقولات عشرة. ( اساس الاقتباس چ دانشگاه ص 34 ). واضع منطق افتتاح این علم به ایراد ذکر اجناس عالیه کرده است که آن را مقولات عشره خوانند و هر چند رأی متأخران آن است که به سبب آنکه تعیین طبایع کلیات چه عالی و چه سافل و اشارت به اعیان موجودات چه جوهر و چه عرض ، تعلق به صناعت منطق ندارد، و تحقیق مسائل این نوع بر منطقی نیست ، اشتغال به این مباحث در منطق محض تعسف و تکلف باشد. اما شبهت نیست که صناعت تحدید و تعریف و اکتساب مقدمات قیاسات بی تصور مقولات که اجناس عالیه اند و تمیز هرمقوله از مقوله های دیگر ممتنع باشد و نیز وقوف بر این فن اقتدار بر ایراد امثله و نظایر در هر مسئله به سهولت که اسهل طرق ایضاح آن است فائده دهد. پس از این جهت نکت و قواعد این فن را بر سبیل نقل و حکایت ذکر کرده اند از جهت ارشاد مبتدی و حواله طالب تحقیق ،خود با کتب اهل این صناعت باشد و اﷲ الموفق. جمهور حکماء بر آن متفق اند که معظم ماهیاتی که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود در تحت این ده مقوله محصور است. و بیرون اموری معقول که عامتر از این مقولات باشد و لازم اکثر ماهیات بود، مانند وجود، وجوب و امکان ، و یا چیزهائی که مبادی و نهایات بعضی انواع بودمانند وحدت و نقطه و آنک هر یکی از آن نوع حقیقی اندولیکن در تحت جنس منطقی نیامده اند چیزی دیگر از اعیان موجوداتی که به دلالت لفظی در ذهن متمثل تواند شد،از این مقولات خارج نیفتد و اعتماد در حصر این مقولات در این ده جنس هرچند در آن سخن بسیار گفته اند، بر استقراء است ، و بیان آنکه وجود جنسی عام نیست این ده مقوله را آن است ، که تصور این معانی با شک در وجود آن ممکن است ، و تصور ماهیت بی تصور تمامی ذاتیات ناممکن ، پس اگر وجود، جنس این معانی بودی تصور آن با شک در وجود ممکن نبودی. و نیز عقل علتی و سببی نطلبد لون بودن سواد را و شکل بودن مثلث را، و موجود بودن سواد و مثلث را علتی و سببی طلبد، پس اگر موجود، جنس بودی حکم او در عدم احتیاج به علت حکم دیگر اجناس بودی. و نیز جنس بر انواع و اشخاص که در تحت او باشند بتواطی محمول بود و وجود بر موجودات به تشکیک محمول بود چه موجود به خود از موجود به غیر و قائم بذات خوداز قائم بغیر و موجود قار از موجود غیرقار، به وجود، اولی باشند، پس وجود جنس این مقولات نبود بل از قبیل لوازم باشد. ( اساس الاقتباس چ دانشگاه ص 34 و 35 ).

قاطیغوریاس . (معرب ، اِ) مقولات عشرة. (اساس الاقتباس چ دانشگاه ص 34). واضع منطق افتتاح این علم به ایراد ذکر اجناس عالیه کرده است که آن را مقولات عشره خوانند و هر چند رأی متأخران آن است که به سبب آنکه تعیین طبایع کلیات چه عالی و چه سافل و اشارت به اعیان موجودات چه جوهر و چه عرض ، تعلق به صناعت منطق ندارد، و تحقیق مسائل این نوع بر منطقی نیست ، اشتغال به این مباحث در منطق محض تعسف و تکلف باشد. اما شبهت نیست که صناعت تحدید و تعریف و اکتساب مقدمات قیاسات بی تصور مقولات که اجناس عالیه اند و تمیز هرمقوله از مقوله های دیگر ممتنع باشد و نیز وقوف بر این فن اقتدار بر ایراد امثله و نظایر در هر مسئله به سهولت که اسهل طرق ایضاح آن است فائده دهد. پس از این جهت نکت و قواعد این فن را بر سبیل نقل و حکایت ذکر کرده اند از جهت ارشاد مبتدی و حواله ٔ طالب تحقیق ،خود با کتب اهل این صناعت باشد و اﷲ الموفق . جمهور حکماء بر آن متفق اند که معظم ماهیاتی که عقول و اذهان را به آن احاطتی تواند بود در تحت این ده مقوله محصور است . و بیرون اموری معقول که عامتر از این مقولات باشد و لازم اکثر ماهیات بود، مانند وجود، وجوب و امکان ، و یا چیزهائی که مبادی و نهایات بعضی انواع بودمانند وحدت و نقطه و آنک هر یکی از آن نوع حقیقی اندولیکن در تحت جنس منطقی نیامده اند چیزی دیگر از اعیان موجوداتی که به دلالت لفظی در ذهن متمثل تواند شد،از این مقولات خارج نیفتد و اعتماد در حصر این مقولات در این ده جنس هرچند در آن سخن بسیار گفته اند، بر استقراء است ، و بیان آنکه وجود جنسی عام نیست این ده مقوله را آن است ، که تصور این معانی با شک در وجود آن ممکن است ، و تصور ماهیت بی تصور تمامی ذاتیات ناممکن ، پس اگر وجود، جنس این معانی بودی تصور آن با شک در وجود ممکن نبودی . و نیز عقل علتی و سببی نطلبد لون بودن سواد را و شکل بودن مثلث را، و موجود بودن سواد و مثلث را علتی و سببی طلبد، پس اگر موجود، جنس بودی حکم او در عدم احتیاج به علت حکم دیگر اجناس بودی . و نیز جنس بر انواع و اشخاص که در تحت او باشند بتواطی محمول بود و وجود بر موجودات به تشکیک محمول بود چه موجود به خود از موجود به غیر و قائم بذات خوداز قائم بغیر و موجود قار از موجود غیرقار، به وجود، اولی باشند، پس وجود جنس این مقولات نبود بل از قبیل لوازم باشد. (اساس الاقتباس چ دانشگاه ص 34 و 35).
مقولات عشر عبارت است از مقوله ٔ جوهر رجوع به اساس الاقتباس ص 35 و 36 شود. و مقولات نهگانه ٔ عرض : 1- مقوله ٔ کم . رجوع به اساس الاقتباس ص 39 به بعد و قارالذات شود. 2- مقوله ٔ کیف . 3- مقوله ٔ مضاف (اساس الاقتباس ص 46). 4- مقوله ٔ وضع. (اساس الاقتباس ص 49). 5- مقوله ٔ این . 6- مقوله ٔ متی . رجوع به اساس الاقتباس ص 50. 7- مقوله ٔ جده . 8و 9- مقوله ٔ ان یفعل و ان ینفعل . (اساس الاقتباس ص 51).


قاطیغوریاس .(اِخ ) کتاب اول از حکمت ارسطو درباره ٔ مقولات عشر که فرفریوس و فارابی آن را تفسیر کرده اند و دکتر زنکر آن را از روایت اسحاق بن حنین با متن یونانی و مقدمه به لغت لاتینی منتشر ساخته . این کتاب در لایپزیک به سال 1846 م . طبع شده است .


پیشنهاد کاربران

مقولات ارسطو را به زبان انگلیسی بصورت زیر می نویسند: Category و به زبان آلمانی بصورت : Kategorie . تلفظ آنها تقریبا شبیه همدیگر میباشد:
کاتِ گوری. لذا طبق باور این حقیر ترجمه و تلفظ آن بصورت : قاطیغوریاس، برای فارسی زبانان، هدایت به سوی ظلمت می باشد و نه بسوی روشنایی. وجدان خودرا قاضی کنید و در پیشگاه او از خود به پرسید که آیا در واژه های اصلی حروفی از قبیل : قاف و غین و طین و سین یافت میشوند؟ گاهی اوقات از خود می پرسم که اگر من ایرانی تصادفا یا سرنوشت وار با الفاظ بیگانه غربی آشنا نمی شدم، چطور می توانستم از ترجمه شرقی ( عربی - فارسی ) غلط و مخالف حقیقت آنها به شناخت ریشه این واژه برسم. اما تلفظ اصلی یعنی " کاتِ گوری " برای من ایرانی و فارسی زبان ، واژه ای ترکیبی و آشنا و ملموس می باشد. کلمه " کات " به زبان فارسی و بعضی زبان های اقوام ایرانی به معنای جعبه یا کُمُد یا صندوق می باشد و کلمه " گوری " به معنای قبری یا نهفته شده در زیر خاک.
این واژه ترکیبی در ذهن من این موضوع را تداعی میکند که یک گنج گرانبها در یک صندوق گذاشته شده و در پشت پرده ظواهر وجود پنهان گردیده است و وظیفه اندیشه انسانی این است که آن گنج را پیدا کند و جواهر و گواهر موجود در آنرا به نمایش بگذارد. پلوتین طرفدار افلاطون و مخالف منطق ارسطو بود. او مقولات دهگانه ارسطو را به دو بخش تقسیم نمود که هرکدام دارای پنج مقوله بودند یکی را مقولات پنجگانه مادی و دیگری را مقولات پنجگانه روحی نام گذاری کرد. بهر حال در اینجا هدف بررسی مقولات دهگانه ارسطو و پلوتین نیست بلکه ریشه یابی واژه های باستانی. اخیرا اندیشه انسان به پنج مقوله جدید دست یافته است که در پشت پرده ظاهری وجود انسان نهفته اند و تنها مفاهیم محض نیستند بلکه واقعیات عینی که یکی از آنها به ظهور رسیده و چهار تا از آنها بصورت امکانات بالقوه و یا استعداد ها و قوای محض و یا از جنس تصورات ذهنی در وجود انسان موجود اند و در انتظار به ظهور رسیدن و به فعلیت در آمدن و تجربه گردیدن نشسته یا ایستاده اند. این مقولات پنجگانه حقیقی و واقعی را میتوان از این به بعد به شکل زیر نامگذاری نمود : کاتِ گوری های پنجگانه جنسی و عشقی.
چهار تا از این مقولات وجودی در مقابل اندیشه افلاطون و ارسطو و پلوتین و فرفیریوس ( فرزند آهن ) و فلاسفه عصر جدید اروپا و حکیمان مسلمان عربی و فارسی زبان، محجوب و پوشیده و پنهان باقی مانده است. این گنج نهفته در صندوقچه تمایلات فرعی و پنهانی جنسی و عشقی در وجود انسان به خاک سپرده شده است و چهار گوهر و جوهر پنهانی در آن، هرکدام در انتظار وقوع مه بانگ و قیامت و رستاخیر و برانگیخته شدن خواص و ویژه خویش در یک صف و نوبت خارقالعاده و شگفت انگیز نشسته اند.


کلمات دیگر: