کلمه جو
صفحه اصلی

عبدالله انتظام

دانشنامه عمومی

عبدالله انتظام (زاده ۱۲۷۸ - درگذشته ۲ فروردین ۱۳۶۲) دیپلمات، سیاستمدار و مدیر ارشد اجرایی ایرانی بود، که وزارت امور خارجه ایران را در کابینه حسین علاء و فضل الله زاهدی، برعهده داشت. وی در فاصله سال های ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۰ سفیر ایران در آلمان بود. انتظام از سال ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۲ به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران فعالیت می کرد.
باقر عاقلی، زندگینامه و شرح حال وزرای امور خارجه، تهران، مرکز چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، ۱۳۷۹، ص ۳۷۹.
باقر عاقلی، خاندانهای حکومتگر در ایران، تهران، نشر علم، ۱۳۸۱، ص۳۷۲.
سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وابسته به وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، ۱۳۶۹، ص ۴۷.
روزنامه اطلاعات، (۹ آبان ۱۳۳۲، سال ۲۸، شماره ۸۲۲۱)، ص ۱.
محمود طلوعی، (۱۳۷۳)، بازیگران عصر پهلوی، (بی جا، نشر علم، ۱۳۷۳)، ج۲، ص۶۹۰.
آرشیو اسناد وزارت امور خارجه، ۱۳۳۳ش، کارتن ۵۳، پوشه ۱۹.
آرشیو اسناد وزارت امور خارجه، ۱۳۳۳ش، کارتن۵۳، پوشه ۵.
ابراهیم صفایی، زندگینامه سپهبد زاهدی، (بی جا، انتشارات علمی، ۱۳۷۳)، ص۱۵۰ و ۱۹۷.
احمد میرفندرسکی، در همسایگی خرس، (تهران، پیکان، ۱۳۸۲)، به کوشش عبدالرضا هوشنگ مهدوی، ص۸۱.
نجفقلی پسیان، ناگفته های عصر دو پهلوی، (تهران، ثالث، ۱۳۸۶)، ص۴۳۴.
عبدالله انتظام وزیری، فرزند میرزا سید محمدخان ملقب به انتظام السلطنه، از رجال دوره قاجار و از نوادگان میرزا عیسی وزیر تفرشی معروف به وزیر بود. عبدالله و برادرش نصرالله، در عرصهٔ سیاسی ایران در دوران معاصر حضور چشمگیری داشتند تا جایی که دو برادر به «دوقلوهای سیاسی» معروف شدند.
عبدالله انتظام در سال ۱۲۷۴ ه‍.خ. در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی را در مدرسه اقدسیه و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان ایران و آلمان در تهران به پایان رسانید و زبانهای آلمانی، انگلیسی و فرانسوی را فرا گرفت و برای ادامهٔ تحصیلات عالیه رهسپار ایالات متحده آمریکا شد و در دانشگاه لاسال به تحصیلات خود در رشتهٔ علوم سیاسی ادامه داد.
عبدالله انتظام وزیری پس از بازگشت به تهران در سال ۱۲۹۷، به استخدام وزارت امور خارجه درآمد. ابتدا به کارآموزی، در ادارهٔ سوم سیاسی وزارت امور خارجه پرداخت. مدّتی هم به عضویت ادارات مرکزی وزارت امور خارجه درآمد. سپس نایب سوم در سفارتخانه های لاهه و واشینگتن شد. پس از بازگشت از مأموریت خویش، مدیر دفتر کل سیاسی وزارت امور خارجه گردید و بعد به سِمت نایب اول در سفارتخانه های ورشو و برن، سوئیس و سرانجام به شارژدافری (کارداری) سفارت بِرن منصوب گردید. همچنین در مدّتی که نمایندهٔ ایران در سازمان ملل متحد در ژنو بود، سِمت مدیریت دایرهٔ اطلاعات وزارت امور خارجه ایران و ریاست ادارهٔ سوم سیاسی آن وزارتخانه را عهده دار بود. انتظام در سال ۱۳۱۵ به عنوان کنسول ایران در پراگ برگزیده شد. از اردیبهشت ۱۳۱۷ تا آذرماه ۱۳۱۹ به عنوان کاردار ایران در سوئیس مشغول به کار بود.

پیشنهاد کاربران

عبدالله انتظام وزیر امور خارجه ایران در کابینه حسین علاء و زاهدی، رئیس هیات مدیره شرکت نفت و عضو شورای سلطنت پس از آخرین خروج شاه از ایران بود.
زندگی سیاسی [ویرایش]
عبدالله انتظام ابتدا مدتی سفیر ایران در آلمان غربی بود. بعدها در سال ۱۳۳۲ و در کابینه سپهبد زاهدی به مقام وزارت امور خارجه رسید. [۱] در سال ۱۳۳۶ پس از مرگ بیات به ریاست هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران منصوب شد و تا سال ۱۳۴۲ در این سمت باقی ماند. به علت مخالفت با سیاست شاه در اعمال خشونت در برابر جریانات مذهبی ( قیام پانزده خرداد ماه ۱۳۴۲ ) از سمت خود برکنار و خانه نشین شد. [۲]
در اواخر حکومت محمدرضا پهلوی، مجددا به خدمت غیر رسمی فراخوانده شد و مدتی از مشاوران اصلی شاه بود و به همراه علی امینی، او را به ماندن در کشور توصیه می نمود. [۳] او در ۲۴ دیماه ۱۳۵۷ و با معرفی دولت شاپور بختیار توسط شاه، به عضویت شورای سلطنت درآمد. [۴]
عبدالله انتظام پس از انقلاب ایران ( ۱۳۵۷ ) هیچ وقت زندانی نشد، چون از چنان وجه ای خوبی برخودار بود که حتی آیات لله خمینی نیز به اسارت او رغبت نداد. بر عکس برادرش نصرالله که مدتی در زندان زیر شکنجه بود. در فروردین سال ۱۳۶۲ در تهران درگذشت.
شخصیت [ویرایش]
عبدالله انتظام یک ریاضیدان و یک کارشناس اپتیک بود. مدیری خردمند بود و در عین حال شخصی شوح طبع بود. ساده و صریح سخن می گفت. [۵] او مردی درویش مسلک بود و خانه اش را شبیه خانقاه کرده بود. او برادر بزرگ نصرالله انتظام بود. [۶]
منابع [ویرایش]
↑ منوچهر فرمانفرمائیان. «یک انقلاب درباری». در خون و نفت. تهران: ققنوس، ۱۳۷۷. ۴۱۵. شابک ‎۹۶۴ - ۳۱۱ - ۱۴۹ - ۰.
↑ بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی . ناصر نجمی . انتشارات انیشتین ۱۳۷۳ تهران
↑ محمود طلوعی. «زمینه انقلاب». در داستان انقلاب. تهران: نشر علم، ۱۳۷۰. ۳۵۲. شابک ‎۹۶۴ - ۴۰۵ - ۱۹۸ - x.
↑ محمود طلوعی. «زمینه انقلاب». در داستان انقلاب. تهران: نشر علم، ۱۳۷۰. ۴۳۱. شابک ‎۹۶۴ - ۴۰۵ - ۱۹۸ - x.
↑ منوچهر فرمانفرمائیان. «یک انقلاب درباری». در خون و نفت. تهران: ققنوس، ۱۳۷۷. ۴۱۵ و ۴۱۶. شابک ‎۹۶۴ - ۳۱۱ - ۱۴۹ - ۰.
↑ بازیگران سیاسی عصر رضاشاهی و محمدرضا شاهی . ناصر نجمی . انتشارات انیشتین ۱۳۷۳ تهران
این یک نوشتار خُرد پیرامون افراد است. با گسترش آن به ویکی پدیا کمک کنید.
رده های صفحه: وزیران امورخارجه ایرانخاندان حسینی
همچنین:
Abdullah Entezam Iranian Diplomat ( alternatively: Seyed Abdollah Entezam ) , son of Seyed Mohamad also known as "Binesh Ali", leader of Safih Ali Shahi order of dervishes in Iran. His father was also a diplomat. Older brother of Nasrollah Entezam, also a career diplomat and Iranian minister of Health ( spelt Nasrullah by Iranian biographer Abbas Milani ) . His son was Hume Horan, US ambassador to Saudi Arabia.
Born in Tehran 1895 ( 1274 ) according to Encyclopedia Iranica, but according to Martin Zonis he was born in 1907. [1]
Encyclopedia Iranica says of him: "ʿAbd - Allāh Enteẓām diplomat and politician ( b. 1274 Š. /1895 in Tehran, d. 2 Farvardīn 1362 Š. /22 March 1983. He was the eldest son of Khorshidlaqa Ghaffari and Sayyed Moḥammad Entezam - al - Saltaneh. [2]
He was educated in Tehran at the German Technical School, Dar al - Funun and the School of Political Science. After this Abdullah joined the Ministry of Foreign Affairs in 1919 and served as secretary at the Iranian embassy in Washington, D. C.
While in the United States, he studied mechanical engineering, which had always interested him, and married an American woman Margaret Robinson Hume, from whom he was subsequently divorced. They had a son, Hume Horan, who later joined the U. S. State Department and became a leading Arabist. In May 1958, he married Farah Ansari, granddaughter of Aliqoli Ansari Mosawer - al - Mamalek, to whom he was vaguely related. Her grandfather had been minister of foreign affairs several times. [2]
[edit]Career: diplomacy and Sufism
Abbas Milani in his book on Eminent Persians says: "Both diplomacy and Sufism became inseparable parts of Abdullah’s character and career. " [3]
Iran's ambassador to France 1927,
Presented Iran’s case against Britain to the League of Nations in 1933,
Iran's ambassador to West Germany,
Minister of Finance under Mohammad Reza Shah, then Foreign Minister 1953 - 56,
Negotiated the resumption of diplomatic relations with Britain and the oil contracts after Mossadegh.
Chairman of the board of directors and Managing Director of NIOC ( National Iranian Oil Company ) 1957 - 63.
Dismissed by the Shah after the uprisings of 1963, for suggesting that the pace of reforms should be slowed down.
Marvin Zonis wrote on this subject in The Political Elite of Iran. p63 Dealing with the counter elite. [1] According to Zonis, Hossein Ala the court minister, called together a council of elite statesmen to convey their mounting concern to the Shah, in relation to the extreme response of the military to demonstrations against the arrest of Khomeini in June 1963.
People were demonstrating peacefully but the Shah had ordered troops to shoot and kill. The council of elite statesmen were: Ala himself, Abdollah Entezam, General Morteza Yazdanpanah, & Sardar Fakher Hekmat. After the four officials carried their foreboding to His Majesty, it w . . .


کلمات دیگر: