کلمه جو
صفحه اصلی

دربی


برابر پارسی : شهرآورد

فرهنگ فارسی

شهری در انگلستان که جمعیتی بالغ بر ۲۱۸٠٠٠ نفر دارد و از مراکز مهم صنایع هوانوردی انگلیس است .
منسوب به درب که جایگاهی است در نهاوند .

فرهنگ معین

(دِ ) [ انگ . ] (اِ. ) ۱ - مسابقة اسب دوانی ویژة اسب های سه ساله . ۲ - رقابت ورزشی همراه با تعصب بین دو تیم همشهری .

لغت نامه دهخدا

دربی. [ دَ با ] ( اِخ ) موضعی است به عراق. ( منتهی الارب ).

دربی. [ دَ ] ( اِ ) دربه. درپه. درپی. پینه و پیوندی که بر جامه دوزند. ( برهان ). پینه و درپی و پاره ای که بر جامه و جز آن دوزند. ( ناظم الاطباء ). رقعه. وصله :
سیه گلیم خری ژنده جل و پشماگند
که ژندگیش نه دربی پذیرد و نه رفو.
سوزنی.
رجوع به دربه و درپه و درپی شود.

دربی. [ دَ ] ( ص نسبی ) منسوب به درب که جایگاهی است در نهاوند. || منسوب به درب که جایگاهی است در بغداد. ( از الانساب سمعانی ).

دربی . [ دَ ] (اِ) دربه . درپه . درپی . پینه و پیوندی که بر جامه دوزند. (برهان ). پینه و درپی و پاره ای که بر جامه و جز آن دوزند. (ناظم الاطباء). رقعه . وصله :
سیه گلیم خری ژنده جل و پشماگند
که ژندگیش نه دربی پذیرد و نه رفو.

سوزنی .


رجوع به دربه و درپه و درپی شود.

دربی . [ دَ ] (ص نسبی ) منسوب به درب که جایگاهی است در نهاوند. || منسوب به درب که جایگاهی است در بغداد. (از الانساب سمعانی ).


دربی . [ دَ با ] (اِخ ) موضعی است به عراق . (منتهی الارب ).


فرهنگ عمید

مسابقه ای که میان دو تیم همشهری برگزار می شود، شهرآورد.

دانشنامه عمومی

دربی (ابهام زدایی). دربی به مسابقه ورزشی بین دو باشگاه همشهری که هم آورد هم شناخته می شوند، گفته می شود.
دربی، استرالیای غربی
دربی، کنتیکت
دربی (سیگار)
دربی، کلرادو
دربی، کانزاس
دربی، آیووا
دربی، استرالیای غربی
دربی همچنین ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

جدول کلمات

شهراورد

پیشنهاد کاربران

مسابقات داخلی فوتبال مثلا
بازی فوتبال بین استقلال و پرسپولیسی

بازی میان دو گروه از ١ شهر
مانند:
استقلال و پرسپولیس
آرسنال و چلسی
اتلتیکو مادرید و رئال مادرید


کلمات دیگر: