کلمه جو
صفحه اصلی

قان قانلو

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان و در ۹٠٠٠ گزی شمال باختری قصبه رزن و کنار راه اتومبیل رو رزن به دمق واقع است .

لغت نامه دهخدا

قان قانلو. (اِخ ) دهی از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان . و در 9000گزی شمال باختری قصبه ٔ رزن و کنار راه اتومبیل رو رزن به دمق واقع است . موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است . 185 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات تازه کند و محصولات آن غلات ، انگور، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).


قان قانلو. (اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین . در 59هزارگزی شمال باختر آوج و 51هزارگزی راه عمومی ، در دامنه واقع و هوای آن معتدل است . 256 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات ، نخود، توتون چپق و عسل و شغل اهالی زراعت و قالی و جاجیم بافی است . راه مالرو دارد. از اهل شاهسون بندادی در تابستان حدود این ده می آیند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


قان قانلو. ( اِخ ) دهی جزء دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. در 59هزارگزی شمال باختر آوج و 51هزارگزی راه عمومی ، در دامنه واقع و هوای آن معتدل است. 256 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و چشمه و محصول آن غلات ، نخود، توتون چپق و عسل و شغل اهالی زراعت و قالی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. از اهل شاهسون بندادی در تابستان حدود این ده می آیند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).

قان قانلو. ( اِخ ) دهی از دهستان سردرود بخش رزن شهرستان همدان. و در 9000گزی شمال باختری قصبه رزن و کنار راه اتومبیل رو رزن به دمق واقع است. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و سردسیر است. 185 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات تازه کند و محصولات آن غلات ، انگور، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه اتومبیل رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۵°۲۵′۰۶″ شمالی ۴۸°۵۸′۱۹″ شرقی / ۳۵٫۴۱۸۳۳°شمالی ۴۸٫۹۷۱۹۴°شرقی / 35.41833; 48.97194
قان قانلو، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رزن در استان همدان ایران است.
این روستا در دهستان رزن قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۵، جمعیت آن ۱۶۴ نفر (۴۵خانوار) بوده است.

مختصات: ۳۵°۴۴′۵۵″شمالی ۴۸°۴۶′۱۳″شرقی / ۳۵٫۷۴۸۶۸°شمالی ۴۸٫۷۷۰۱۸°شرقی / 35.74868; 48.77018
قانقانلو، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان آوج در استان قزوین ایران است.
این روستا در دهستان حصار ولیعصر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۷ نفر (۶۱خانوار) بوده است.

پیشنهاد کاربران

جای که خون یه انسان پایمال شده
البته به نظر من این معنی رو میده

به معنی خون خونین است احتمالا جنگی خونین در این مکان رخ داده .

به معنی خون های زیادی که ریخته شد

معنی کلمه قانقانلو=چون مردمان غریبه به روستا زیاد حمله میکردن، خونهای زیادی ریخته شده. درواقع خون روی خون می آمده. به همین دلیل به روستا نام قانقانلو گذاشته شده است. زنده باد آتلیه روستای قانقانلو.
بنده نوه مرحوم رمضانعلی نقدلو، فرزند سالارنقدلو هستم.
روحت شاد یادت گرامی زنده یادمرحوم کربلایی علی عباس نقدلو

قانقانلو یعنی خون و خون ریزی در زمان های قدیم زنده باد قانقانلو

قان قان یعنی همان خون و خونریزی لو یعنی بلندی تپه پس به معنای خون و خون ریزی بالای بلندی تپه که قدیم نگهبانی میدادند یا دیدبانی میکردن ( زنده باد قانقانلو )

در اصل معنی خاصی برای این کلمه نیست چون خیلی قدیمی بوده و زبان خاص در دوره ای خاص بوده و ترجمه نشده است ( نوعی زبان بسیار قدیمی )

در اصل حصار ارمنی هست و احتمال اجداد نیاکان ما ارامنی بودند واسم روستای ما هم یک اسم قدیمی که معنیشو نمیدونیم


کلمات دیگر: