برابر پارسی : گروهی
دسته جمعی
برابر پارسی : گروهی
فارسی به انگلیسی
collective, communal, all together, in company, collectively
en masse, mass , multiple
فارسی به عربی
اجتماعی , مجموعة ، بالإجماعِ
مترادف و متضاد
معاشرتی، اجتماعی، جمعیت دوست، دسته جمعی، تفریحی، انسی، وابسته بجامعه، وابسته به اجتماع، گروه دوست
فرهنگ فارسی
همه با هم . متحدانه . جمعا
لغت نامه دهخدا
دسته جمعی. [ دَ ت َ / ت ِ ج َ ] ( ق مرکب ) همه باهم.متحدانه. جمعاً. همگی. همگروه. همگان. همگی باهم.
فرهنگ فارسی ساره
گروه
کلمات دیگر: