کلمه جو
صفحه اصلی

زیرپوش

فارسی به انگلیسی

underwear, crinoline, undergarment, undershirt, singlet, skivvies

crinoline, underwear


فارسی به عربی

ملابس داخلیة

مترادف و متضاد

underpants (اسم)
تنکه، زیر پوش، زیر شلواری

corset cover (اسم)
زیر پوش

undergarment (اسم)
زیر پوش، زیر جامه، لباس بزیر

underclothing (اسم)
زیر پوش، زیر پیراهنی، لباس زیر

skivvy (اسم)
زیر پوش، زیر پیراهن و زیرشلواری کوتاه

underclothes (اسم)
زیر پوش، زیر پیراهنی، لباس زیر

underwear (اسم)
زیر پوش، زیر جامه، لباس زیر

فرهنگ فارسی

( صفت اسم ) آنچه که زیر پیراهن و روی بدن پوشند زیر پیراهن .

فرهنگ معین

(اِ. ) لباس نازکی که در زیر لباس های دیگر پوشند، زیرپیراهن .

لغت نامه دهخدا

زیرپوش. ( اِ مرکب ) جامه زیرین. مقابل روپوش. شعار. مقابل دثار. پیراهن. زیرشلوار. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). لباسی که در زیر لباس پوشند. ( ناظم الاطباء ). آنچه که زیر پیراهن و روی بدن پوشند. زیرپیراهن. ( فرهنگ فارسی معین ) :
زیرپوش است مرا آتش و بالاپوش آب
لاجرم گوی گریبان بحذر باز کنم.
خاقانی.

فرهنگ عمید

آنچه زیر پیراهن یا زیر لباس می پوشند، زیرپیراهنی.

دانشنامه عمومی

زیرپیراهن یا زیرپوش (به انگلیسی: Undershirt) نوعی از انواع لباس زیر است که به نوعی نخستین لایه محافظتی از پوست در برابر محیط اطراف می باشد. کاربرد غالب این تن پوش توسط آقایان به عنوان ساده ترین بالاپوش شناخته می شود. تی شرت و زیرپیراهن رکابی دو نوع از زیرپیراهن های مرسوم هستند.
http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Undershirt&oldid=502970935

گویش اصفهانی

تکیه ای: ǰirpiruni
طاری: ǰerperuni
طامه ای: ǰirpüš
طرقی: ǰerpörâhuni
کشه ای: ǰerporuni
نطنزی: ǰirpuš


پیشنهاد کاربران

قبا

قبا - تن پوش

بالاپوش

انواع پوشاک مردانه بالا تنه
نیم آستین
ساده
ملانژ
سفید ممتاز
سوزن خالی
استرچ
سه دگمه
آستین حلقه ( یقه گرد و یقه هفت )


زیر بَری
در گویش شهرستان بهاباد این کلمه به معنای زیر پوش است.

زیرپوش:tunk top


کلمات دیگر: