رمه دار
فارسی به انگلیسی
فارسی به عربی
راعی الماشیة
مترادف و متضاد
گاودار، چوپان، رمه دار، گله بان
کشیش، گله دار، چوپان، رمه دار
فرهنگ فارسی
خداوند و مالک رمه چوپان شبان
لغت نامه دهخدا
رمه دار. [ رَ م َ / م ِ ] ( نف مرکب ) خداوند و مالک رمه. ( ناظم الاطباء ). چوپان. شبان. رمه یار. رمیار. رمه بان. گله بان. گله دار :
ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب
نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است.
ما را رمه داری است نه زو در رمه آشوب
نه ایمن از او گرگ و نه سگ زو بفغان است.
منوچهری.
فرهنگ عمید
گله دار، صاحب رمه.
کلمات دیگر: