شنیدنی
فارسی به انگلیسی
interesting, worth hearing, strange
colorful, listenable
فارسی به عربی
مسموع
مترادف و متضاد
رسا، قابل شنیدن، شنیدنی
فرهنگ فارسی
( صفت ) لایق شنیدن قابل شنیدن شنودنی : اخبار شنیدنی داستان شنیدنی .
لغت نامه دهخدا
شنیدنی. [ ش َ / ش ِ دَ ] ( ص لیاقت ) لایق شنیدن. ( یادداشت مؤلف ). قابل شنیدن. شنودنی : اخبار شنیدنی. داستان شنیدنی. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
درخور شنیدن، شایستۀ شنیدن.
کلمات دیگر: