مترادف سرحال : تندرست، سالم، صحیح المزاج ، بانشاط، خوشحال، سردماغ، سرزنده، شاد، کیفور، لول، مسرور
متضاد سرحال : مریض، بیمار، ناخوش، بدحال، ناشاد
سرحال
مترادف سرحال : تندرست، سالم، صحیح المزاج ، بانشاط، خوشحال، سردماغ، سرزنده، شاد، کیفور، لول، مسرور
متضاد سرحال : مریض، بیمار، ناخوش، بدحال، ناشاد
فارسی به انگلیسی
in good health (or spirits), cock-a-hoop, fit, frisky, high, jocose, playful
a, alive, animated, buoyant, cheery, ebullient, effervescent, euphoric, fresh, gamy, high-spirited, jaunty, jolly, perky, racy, spirited
فارسی به عربی
لعبة , مبتهج , مفید
مترادف و متضاد
تندرست، سالم، صحیحالمزاج ≠ مریض، بیمار، ناخوش
سرحال
فعال، چالاک، سرحال، پر نیرو
با روح، سرحال، شدید، بی امان، تخفیف زیاد
روشن، زنده، سرزنده، سرحال، خرم، سر سخت، واضح
فراخ، خوشحال، بشاش، خوشدل، خوش، شاد دل، سرحال، خرم، مسرور، شاد، خوشنود، سرمست، سبک روح، با نشاط، شادمان، خوش وقت، خشنود، خندان، سرخوش، شاد کام، پرنشاط، پر میوه
فراخ، خوشدل، شوخ، سرحال، خرم، خوشنود، سرمست، سبک روح، خوش وقت، خشنود، سرخوش، پرنشاط
وفادار، قابل اعتماد، سرحال، شیک، تر و تمیز، خود ارا
بشاش، شوخ، سرحال
جسور، گستاخ، پر رو، قشنگ، سرحال، بی پرده، غنچه دار، سالم و با روح
سرحال، تندرست، خوش بنیه، سالم، سلامت
خوشحال، سرحال، شاد، دلگشا، بابشاشت
سازگار، سرحال، خوش بنیه، سالم، سلامت، سالم و بی خطر
چالاک، سرزنده، خوشحال، سرحال، شنگول، با نشاط
مهربان، خوشخو، سرحال، خوش جنس، سر کیف
سرزنده، سرحال، پرنشاط، و بانشاط، سرچنگ
هوشیار، مراقب، اگاه، سرحال، هشیار، کاملا بیدار
۱. تندرست، سالم، صحیحالمزاج ≠ مریض، بیمار، ناخوش
۲. بانشاط، خوشحال، سردماغ، سرزنده، شاد، کیفور، لول، مسرور ≠ ناخوش، بدحال، ناشاد
فرهنگ فارسی
( اسم ) گرگ جمع : سراحین .
گرگ
گرگ
فرهنگ معین
( ~ . ) (ص مر. ) (عا. ) خوشحال ، شاد.
لغت نامه دهخدا
سرحال. [ س ِ ] ( ع اِ ) گرگ. ( اقرب الموارد ). رجوع به سرحان شود.
واژه نامه بختیاریکا
به بَوش؛ جُر؛ دَم هوس؛ قُن سُر؛ به گُر؛ جُر
به دزِّه؛ زِل زندِه؛ به دزِّه؛ به دم ( به دماق )
به دزِّه؛ زِل زندِه؛ به دزِّه؛ به دم ( به دماق )
پیشنهاد کاربران
be in a good mood
out and about
یک اصطلاح هست به معنی سرحال و قبراق به زبان عادی همون سر و مر گنده
یک اصطلاح هست به معنی سرحال و قبراق به زبان عادی همون سر و مر گنده
کلمات دیگر: