کلمه جو
صفحه اصلی

سرفه کردن

فارسی به انگلیسی

cough, to cough

to cough


cough


فارسی به عربی

سعال

مترادف و متضاد

cough (فعل)
سرفه کردن، سلفیدن، عطسه کردن

فرهنگ فارسی

( مصدر ) اخراج غیر عادی هوای محتوی در ریه توام با صدا .

لغت نامه دهخدا

سرفه کردن. [ س ُ ف َ /ف ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اخراج غیرارادی هوای محتوی درریه توأم با صدا. ( فرهنگ فارسی معین ) :
مغز گردون عطسه دادو حلق دریا سرفه کرد
زآن غبار ره که ایام الرهان افشانده اند.
خاقانی.
رجوع به سرفه شود.

واژه نامه بختیاریکا

رِفنیدِن؛ هُقنیدِن؛ کُنیدِن؛ هُلُقنیدِن

پیشنهاد کاربران

Cough

hack
hack away


کلمات دیگر: