کلمه جو
صفحه اصلی

سربالایی


مترادف سربالایی : بلندی، فراز، فرازین

متضاد سربالایی : سراشیبی

فارسی به انگلیسی

acclivity, ascent, inclination, incline, upgrade, slope, up, uphill

uphill, acclivity


فارسی به عربی

وسام
منحدر , نزعة

مترادف و متضاد

acclivity (اسم)
سربالایی

uphill (اسم)
سربالایی، جاده سر بالا

accolade (اسم)
سربالایی، ستایش، خط اتصال، اکولاد

haughtiness (اسم)
سربالایی

arrogance (اسم)
سربالایی، تکبر، غرور، نخوت، گستاخی، شدت عمل، گردنفرازی، خود رایی، خود سری، خیره سری، عظمت، خود بینی

ascent (اسم)
فراز، سربالایی، ترقی، عروج، صعود، فرازروی

rise (اسم)
فراز، پیشرفت، سربالایی، ترقی، صعود، طلوع، قیام، ترقی خیز

upgrade (اسم)
سربالایی، ترفیع، بهبود امکانات

بلندی، فراز، فرازین ≠ سراشیبی


فرهنگ فارسی

۱ - سر بالا بودن . ۲ - محلی که رو به بالا میرود مقابل سرازیری .

لغت نامه دهخدا

سربالایی. [ س َ ] ( حامص مرکب ، اِ مرکب ) فراز، مقابل سرازیری و نشیب.

فرهنگ عمید

۱. سربالا بودن.
۲. (اسم ) [مقابلِ سرازیری و سراشیبی] ارتفاع، بلندی.

واژه نامه بختیاریکا

بِندار؛ بنداشتی؛ دو بندی؛ دره والا
کُت والا


کلمات دیگر: