سرسره
فارسی به انگلیسی
slide, slip(way), shipway
chute, slide
فارسی به عربی
هبوط
مترادف و متضاد
ریزش، سر، سرازیری، سراشیبی، کشو، لغزش، لغزنده، سرسره، اسباب لغزنده، پس وپیش رونده، توسراندنی، تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری
سرسره
فرهنگ فارسی
جای لیزوسراشیب، جای سرخوردن
جای بازی و لیز خوردن از برف . سراشیبی که در آن توان به سریدن به زیر رفت .
جای بازی و لیز خوردن از برف . سراشیبی که در آن توان به سریدن به زیر رفت .
سطح شیبداری که شیب آن بهسمت آب است و از آن برای بهآباندازی شناور یا از آب کشیدن آن برای تعمیر استفاده میکنند
لغت نامه دهخدا
سرسره. [ س ُ س ُ رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) جای بازی و لیز خوردن از برف. سراشیبی که در آن توان به سریدن به زیر رفت. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
۱. نوعی وسیلۀ بازی کودکان دارای پلکان و یک سطح صاف شیب دار.
۲. جای لیز و سراشیب، جای سُر خوردن.
۲. جای لیز و سراشیب، جای سُر خوردن.
دانشنامه عمومی
سرسره وسیله ای است که در پارک ها ٬زمین های بازی و .. یافت می شود و ممکن است سرباز یا نیمه لوله ای یا تمام لوله ای باشد.سرسره ها معمولاً از فلز یا پلاستیک ساخته می شوند یا صاف و مستقیم هستند یا پیچ در پیچ می باشند و حول یک مرکز پیچ می خورند.بچه ها به وسیله یک پلکان نردبان مانند به بالای سرسره می رسند و از آنجا سر می خورند.
Wikipedia contributors, "Playground slide," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Playground_slide&oldid=259867085 (accessed January 23, 2009).
Wikipedia contributors, "Playground slide," Wikipedia, The Free Encyclopedia, http://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Playground_slide&oldid=259867085 (accessed January 23, 2009).
wiki: بخش بابل کنار شهرستان بابل در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان درازکلا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲ نفر (۵خانوار) بوده است.
این روستا در دهستان درازکلا قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۲ نفر (۵خانوار) بوده است.
wiki: سرسره (بابل)
فرهنگستان زبان و ادب
{slipway / slip way , slip , building berth, building slip, stocks} [حمل ونقل دریایی] سطح شیب داری که شیب آن به سمت آب است و از آن برای به آب اندازی شناور یا از آب کشیدن آن برای تعمیر استفاده می کنند
گویش اصفهانی
تکیه ای: ---------
طاری: ---------
طامه ای: lizlizi
طرقی: telalizni
کشه ای: ---------
نطنزی: ---------
گویش مازنی
/soo ssere/ نام مرتعی در ولوپی سوادکوه
پیشنهاد کاربران
( در گویش شهر سیریز ) خِزخِزو گویند
کلمات دیگر: