کلمه جو
صفحه اصلی

وقیط

فرهنگ فارسی

مرد گران جسم کسل مند از بیخوابی شب هر گران اندام از ضرب یا از اندوه

لغت نامه دهخدا

وقیط. [ وَ ] ( اِخ ) ( یوم الَ... ) روزی تاریخی است از ایام معروف عرب. رجوع به مجمع الامثال میدانی و اقرب الموارد شود.

وقیط. [ وَ ] ( ع ص ) مرد گران جسم کسل مند از بیخوابی شب. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || هر گران اندام ازضرب یا از اندوه ( منتهی الارب ) ( آنندراج )، و یا از بیماری و یا سیری. ( اقرب الموارد ). || ( اِ )مغاکی در زمین سخت ، یا گو که در وی آب گرد آید. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ). ج ، وِقْطان ، وقاط، اقاط. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( اقرب الموارد ).

وقیط. [ وَ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) روزی تاریخی است از ایام معروف عرب . رجوع به مجمع الامثال میدانی و اقرب الموارد شود.


وقیط. [ وَ ] (ع ص ) مرد گران جسم کسل مند از بیخوابی شب . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). || هر گران اندام ازضرب یا از اندوه (منتهی الارب ) (آنندراج )، و یا از بیماری و یا سیری . (اقرب الموارد). || (اِ)مغاکی در زمین سخت ، یا گو که در وی آب گرد آید. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). ج ، وِقْطان ، وقاط، اقاط. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد).



کلمات دیگر: