کلمه جو
صفحه اصلی

نانهاده

فرهنگ فارسی

نگذاشته نهاده ناشده .

لغت نامه دهخدا

نانهاده. [ ن ِ / ن َ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) نگذاشته. نهاده ناشده. || نشانده نشده و برقرارنگشته. ( ناظم الاطباء ). || نامقدر. که معین و مقدر نشده است. که سرنوشت و روزی نیست : به نانهاده دست نرسد و نهاده هر جا که هست برسد. ( گلستان ).


کلمات دیگر: