کلمه جو
صفحه اصلی

هم سپر

فرهنگ فارسی

دو تن که سپر بر سپر نبرد کنند

لغت نامه دهخدا

هم سپر. [ هََ س ِ پ َ ]( ص مرکب ) دو تن که سپربرسپر نبرد کنند :
گردسترسش بدی به تقدیر
بر هم سپران خود زدی تیر.
نظامی.
پیغام به تیغ و نیزه تاچند
با هم سپران ستیزه تا چند؟
نظامی.


کلمات دیگر: