( صفت ) آنکه لقمه و نواله رباید شکمخواره شکمو : با همه خستگی دلم بوسه رباید از لبت گرب. شیر دل نگر لقمه ربای چون تویی . ( خاقانی . سج.۴۶۱ )
لقمه ربا
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
لقمه ربا. [ ل ُ م َ / م ِرُ ] ( نف مرکب ) لقمه رباینده. شکمخواره :
با خویشتن آورده بهر مائده ای بر
کاسه شکنان ، زله کشان ، لقمه ربایان.
گربه شیردل نگر لقمه ربای چون توئی.
با خویشتن آورده بهر مائده ای بر
کاسه شکنان ، زله کشان ، لقمه ربایان.
سوزنی.
با همه خستگی دلم بوسه رباید از لبت گربه شیردل نگر لقمه ربای چون توئی.
خاقانی.
کلمات دیگر: