حشره ارض
گشپ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
گشپ . [گ ُ ] (ص ) جهنده . (فرهنگ رشیدی ). رجوع به گشب شود.
گشپ. [گ ُ ] ( ص ) جهنده. ( فرهنگ رشیدی ). رجوع به گشب شود.
گشپ. [ گ ُ ] ( اِ ) حشره ارض. ( فرهنگ رشیدی ). شاهد و مؤیدی ندارد. رجوع به ماده قبل شود.
گشپ. [ گ ُ ] ( اِ ) حشره ارض. ( فرهنگ رشیدی ). شاهد و مؤیدی ندارد. رجوع به ماده قبل شود.
گشپ . [ گ ُ ] (اِ) حشره ٔ ارض . (فرهنگ رشیدی ). شاهد و مؤیدی ندارد. رجوع به ماده ٔ قبل شود.
کلمات دیگر: