برابر پارسی : پایه دار، پایه ور
درجه دار
برابر پارسی : پایه دار، پایه ور
فارسی به انگلیسی
graded, adjustable
non-graded, non-commissioned officer
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
( صفت اسم ) ۱ - دارای درجه و رتبه . ۲ - مدرج دارای تقسیمات جزئی خط کش درجه دار . ۳ - فردی که دارای درجه نظامی ( از سر جوخه تا استوار ) باشد .
فرهنگ معین
( ~. ) [ ع - فا. ] (ص فا. اِمر. ) ۱ - دارای درجه و رتبه . ۲ - مدرج ، دارای تقسیمات جزیی . ۳ - فردی که دارای درجة نظامی است .
لغت نامه دهخدا
درجه دار. [ دَ رَ ج َ / ج ِ ] ( نف مرکب ) درجه دارنده. دارای درجه و رتبه. || مدرّج. دارای تقسیمات جزئی ، چون خطکش درجه دار. || ( اصطلاح نظامی ) فردی با درجه فروتر از ستوان سومی. ( از سرجوخه تا استوار ).
فرهنگ عمید
۱. دارای درجه، آنچه به چند درجه تقسیم شده.
۲. (اسم، صفت فاعلی ) (نظامی ) آن که دارای رتبۀ نظامی باشد، از سرجوخه تا استوار.
۲. (اسم، صفت فاعلی ) (نظامی ) آن که دارای رتبۀ نظامی باشد، از سرجوخه تا استوار.
دانشنامه عمومی
درجه دار به نظامیانی گفته می شود که از درجه گروهبان سوم تا استوار یکم هستند یعنی:
استوار یکم
استوار دوم
گروهبان یکم
گروهبان دوم
گروهبان سوم
استوار یکم
استوار دوم
گروهبان یکم
گروهبان دوم
گروهبان سوم
wiki: درجه دار
جدول کلمات
مدرج
پیشنهاد کاربران
پاسیار
کلمات دیگر: