کلمه جو
صفحه اصلی

خاکشیر


مترادف خاکشیر : خاکشی، خاکشو، خاکژی

فارسی به انگلیسی

hedge-mustard (genus: Sisymbrium), garlic hedge-mustard


مترادف و متضاد

خاکشی، خاکشو، خاکژی


فرهنگ فارسی

(اسم ) ۱ - گیاهی است از تیر. صلیبیان که بطور خودرو در باغها و صحراها میروید . ارتفاع آن به نیم متر میرسد شاخه هایش باریک و برگها دار از و گلها کوچک و زردند دانه های آن که سرخ اند و در غلافی جا دارند در پزشکی مورد استعمال دارند . ۲ - جانوری ازتیر. سخت پوستان از شاخ. بند پاییان که قرمز رنگ و شبیه دانه های خاکشیر گیاهی است و در آبهای حوض و آب انبارهای آلوده دیده میشود توتو .

(گیاه‌‌‌‌شناسی) گیاه علفی یکساله از تیره‌ی چلیپاییان، خاکشی


جملات نمونه

خاکشیر تلخ

mustard treacle, false wall-flower (genus: Erysimum)


خاکشیر طبی

hedge-mustard (Sisymbrium officinale)


خاکشیر لندنی

London rocket, broad-leaved hedge-mustard


خاکشیر مرتع/خاکشیر لغزان

tumbling mustard (Sisymbrium altissimum)


فرهنگ معین

(اِ. ) = خاکشی . خاکشو. خاکژی : گیاهی است خودرو که ارتفاع آن به نیم متر می رسد. شاخه خایش باریک و برگ های دراز و گل های کوچک و زرد دارد. دانه های آن سرخند و در غلافی جا دارند. ملین و طبع خنک دارد و در تابستان بیشترمصرف می شود.

لغت نامه دهخدا

خاکشیر. ( اِ ) خاکشو. خاکشی. خوب گلان. خُبَّه. خَفَبج. شفترک. رجوع به خاکشور و خاکشی در این لغت نامه شود. خاکشیر گیاهی است خردو از نباتات کروسیفر ، بوته آن بلند و در حدود نیم متر میباشد. دارای ساقه مستقیمی است که شاخه های فرعی از آن منشعب شده و برگهایش شبیه برگ ترب است و گلهای ریز زردش دور هم جمع شده دسته های متعدد تشکیل میدهد. میوه آن هم شبیه بمیوه ترب است یعنی غلافی است که دانه های تخمش در آن قرار گرفته و همین تخم خاکشیر است که بنام خاکشیر معروف است و در طب ایرانی مصرف میشود. ( از فرهنگ روستائی یا دائرة المعارف فلاحتی تقی بهرامی ص 485 و 486 ).

فرهنگ عمید

۱. گیاهی خودرو با شاخه های باریک، برگ های دراز، و گل های کوچک زردرنگ.
۲. دانه های سرخ رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می شود، خاکشی، خاکشو.
۳. جانوری ریز، سخت پوست، و سرخ رنگ شبیه دانۀ خاکشیر که در آب های شیرین راکد، مانند آب حوض و آب انبار یافت می شود و گاه ممکن است حامل میکروب باشد، توتو.
* خاکشیر یخ مال: شربتی که از شکر، یخ، و خاکشیر تهیه می شود.

۱. گیاهی خودرو با شاخه‌های باریک، برگ‌های دراز، و گل‌های کوچک زردرنگ.
۲. دانه‌های سرخ‌رنگ این گیاه که در غلاف نازکی جا دارد و به عنوان ملین استفاده می‌شود؛ خاکشی؛ خاکشو.
۳. جانوری ریز، سخت‌پوست، و سرخ‌رنگ شبیه دانۀ خاکشیر که در آب‌های شیرین راکد، مانند آب حوض و آب‌انبار یافت می‌شود و گاه ممکن است حامل میکروب باشد؛ توتو.
⟨ خاکشیر یخ‌مال: شربتی که از شکر، یخ، و خاکشیر تهیه می‌شود.


دانشنامه عمومی


دانشنامه آزاد فارسی

گیاهان متعلق به جنس Sisymbrium از تیرۀ شب بویان (چلیپاییان). این گیاهان، یک ساله اند و بیشتردارای گل های زرد، گاهی سفیدیا صورتی اند و میوۀ خورجین دارند. سابقاً از جوشاندۀ این گیاه، جهت رفع اسهال های ساده، اخلاط خونی، رفع ترشحات زنانه و به عنوان مدر در هنگام آب آوردگی انساج استفاده می شد. مصرف دانه آن نیز به عنوان تب بر، کرم کش و از بین برندۀ التهاب کلیه مرسوم بود. در ایران نیز از قدیم الایام از دانۀ این گیاه با نام خاکشیر یا خاکشی به عنوان خنکی و ملیّن به همراه آب سردیا به صورت شربت استفاده می شد. این گیاه در غالب نواحی ایران می روید. خاکشیر ایرانی گیاهان متفاوتی از جنس Descurainia متعلق به همان تیره شب بویان هستند که اغلب به صورت علف هرز در کنار مزارع و اراضی رهاشده می روید. دانه های لعابدار این گیاه در طب سنتی ایران کاربرد دارد. خاکشیر تلخ، نیز به گیاهان متعلق به جنس Erysimum از همان تیره گفته می شود.

گویش اصفهانی

تکیه ای: xâkǰe
طاری: xâkešir
طامه ای: xâkeši
طرقی: xâkči / xâkši
کشه ای: xâkšir
نطنزی: xâkeši


گویش بختیاری

خاکشیر، خاکشى.


واژه نامه بختیاریکا

تل تل؛ تَلگ و تُلگ؛ بِلِنگ به بِلِنگ؛ پِت پِتِه؛ حیردِ هَلُو؛ نَک؛ هیردِ هَلُو

پیشنهاد کاربران

گیاه خاکشیر به زبان آذری می شود " شووَرَن"

Descurainia sophia


کلمات دیگر: