کلمه جو
صفحه اصلی

نان طلبی

فرهنگ فارسی

۱ - خواستن نان.۲ - درپی کسب روزی بودن. ۳ - مال دوستی پول پرستی .۴ - گدایی .

لغت نامه دهخدا

نان طلبی. [ طَ ل َ ] ( حامص مرکب ) تکدی. گدائی. تقاضا :
خاقانیا ز نان طلبی آب رخ مریز
کآن حرص کآب رخ برد آهنگ جان کند.
خاقانی.
|| پول پرستی. مقابل نام طلبی. رجوع به نام و نان شود.


کلمات دیگر: