کلمه جو
صفحه اصلی

ایها

فرهنگ فارسی

لغت است در هیهات

لغت نامه دهخدا

ایها. [ اَ ] (ع صوت ، اِ) لغت است در هیهات . (منتهی الارب ).


( آیةا ) آیةا. [ ی َ تُل ْ لاه ] ( ع اِ مرکب ) نشانه و حجت خدای. || ( اِخ ) لقبی که آزادیخواهان بهر یک ازدو سید جلیل ، سیدعبداﷲ مجتهد بهبهانی و سیدمحمد مجتهد طباطبائی دادند و نیز مرحوم حاج میرزاحسین ، حاج میرزاخلیل مجتهد، آخوند ملاکاظم خراسانی مجتهد و شیخ عبداﷲ مازندرانی مجتهد را گاهی باین لقب میخواندند.
ایها. [ اَی ْ ی ُ ] ( ع حرف ندا ) ای. این کلمه را در فصل میان حرف ندا و منادی آورند و در این صورت منادی را هم مرفوع و هم منصوب خوانند. ( ناظم الاطباء ): فضل گفت ایها الشیخ دانی چه میگویی ؟ شک است که امیرالمؤمنین جز به بهشت رود. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 535 ). حسین گفت ایها الوزیر من پیری ام در این دولت بنده و فرمانبردار دانم که نصیحت و اخلاق من شما را مقرر است. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 135 ).
یکی بهتر ببیند ایها الناس
که می دیگر شود عالم بهر پاس.
سنایی.
ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا بجهان داشتن ارزانی نیست.
سعدی.
الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها.
حافظ.
رجوع به منتهی الارب شود.

ایها. [ اَ ] ( ع صوت ، اِ ) لغت است در هیهات. ( منتهی الارب ).

ایها. [ اَی ْ ی ُ ] (ع حرف ندا) ای . این کلمه را در فصل میان حرف ندا و منادی آورند و در این صورت منادی را هم مرفوع و هم منصوب خوانند. (ناظم الاطباء): فضل گفت ایها الشیخ دانی چه میگویی ؟ شک است که امیرالمؤمنین جز به بهشت رود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 535). حسین گفت ایها الوزیر من پیری ام در این دولت بنده و فرمانبردار دانم که نصیحت و اخلاق من شما را مقرر است . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 135).
یکی بهتر ببیند ایها الناس
که می دیگر شود عالم بهر پاس .

سنایی .


ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا بجهان داشتن ارزانی نیست .

سعدی .


الا یا ایها الساقی ادر کأساً و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها.

حافظ.


رجوع به منتهی الارب شود.

دانشنامه عمومی

آیها. آیها (به لاتین: Aaiha) در لبنان است که در بقاع واقع شده است.
فهرست شهرهای لبنان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَیُّهَا: حرف ندا(مذکر)
معنی یس: از حروف مقطعه و رموز قرآن (در روایتی از امام صادق علیه السلام آمده که یس یکی از اسماء رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است ، و معنایش یا ایها السامع للوحی (هان ای شنوای وحی) است)
معنی مُدَّثِّرُ: جامه به خود پیچیده - پتو و رو انداز به خود پیچیده (در اصل متدثر بوده ، که از مصدر تدثر مشتق شده ، و معنایش پیچیدن جامه و پتو و امثال آن به خود در هنگام خواب است ، و خطاب در این جمله به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است ، که در چنین حالی بوده ، و ل...
معنی وَزْنَ: وزن - سنگینی - نسبت شیء اندازه گیری شده به واحد اندازه گیری - واحد اندازه گیری (در عباراتی نظیر "وَﭐلْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ ﭐلْحَقُّ " اشاره دارد به اینکه هر قدر عمل مشتمل بر حق باشد به همان اندازه اعتبار و ارزش دارد ، و چون اعمال نیک مشتمل بر حق است از ...
ریشه کلمه:
ایی (۶۲۸ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( تش ) ؛ ( ت ) ایهاوند زراس وند؛ ( ط ) دورکی

پیشنهاد کاربران

حرف ندا. ای

ای


کلمات دیگر: