جمع کلم . جراحتها . خستگیها
کلوم
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
کلوم. [ک ُ ] ( ع اِ ) ج ِ کَلم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). جراحتها. ( غیاث ). خستگیها. جراحتها. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به کَلم شود.
دانشنامه عمومی
کلوخ/سنگ/تکه ای گل خشک
گویش مازنی
/keloom/ نام چشمه ای است در قسمت جنوب شرقی کوه دماوند & طویله
نام چشمه ای است در قسمت جنوب شرقی کوه دماوند
طویله
پیشنهاد کاربران
کلوم. ( "ک" با آوای زیر ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، طویله.
کلمات دیگر: