نام جایی است در ترکستان در نزدیکی رود سیحون .
انزار
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
انزار. [ اِ ] ( ع مص ) کم گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).
انزار. [ ] ( اِخ ) نام جایی است در ترکستان در نزدیکی رود سیحون. ( از حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 10 و 141 ).
انزار. [ ] ( اِخ ) نام جایی است در ترکستان در نزدیکی رود سیحون. ( از حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 10 و 141 ).
انزار. [ ] (اِخ ) نام جایی است در ترکستان در نزدیکی رود سیحون . (از حبیب السیر چ سنگی ج 2 ص 10 و 141).
انزار. [ اِ ] (ع مص ) کم گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
کلمات دیگر: