کلمه جو
صفحه اصلی

اقتماح

فرهنگ فارسی

سفوف کردن . کفلمه کردن

لغت نامه دهخدا

اقتماح. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) سفوف کردن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). کفلمه کردن. ( یادداشت مؤلف ). || پست خشک خوردن. || رسیدن گندم و سخت شدن آن. || خوردن نبید را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ).


کلمات دیگر: