کلمه جو
صفحه اصلی

اقدر

فرهنگ فارسی

قادرتر، تواناتر
( صفت ) تواناتر قادرتر .
کوتاه گردن پست قد . یا اسب که پایش بجای دست افتد در رفتار یا اسب که بر جای سزاوار بیندازد پار را یا پایهایش از دست ها در گذرد .

لغت نامه دهخدا

اقدر. [ اَ دَ ] ( ع ص ) کوتاه گردن پست قد. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). || اسب که پایش بجای دست افتد در رفتار و یا اسب که بر جای سزاوار بیندازد پا را یا پایهایش از دست ها درگذرد. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( ن تف ) تواناتر و قادرتر: اولی الناس بالعفو، اقدرهم علی العقوبة. ( حدیث از حضرت علی علیه السلام ).


کلمات دیگر: