کلمه جو
صفحه اصلی

خجالت زده


مترادف خجالت زده : خجالت آلود، شرم آلود، شرمسار، شرمنده، شرم زده، شرمگین، خجل، شرمناک، آزرمناک ، منفعل، سرافکنده

متضاد خجالت زده : گستاخ، پررو

فارسی به انگلیسی

ashamed, embarrassed, disgraced, abashed, mean, sheepish, red-faced, shamefaced


put to shame, disgraced

مترادف و متضاد

خجالت‌آلود، شرم‌آلود، شرمسار، شرمنده، شرم‌زده، شرمگین، خجل، شرمناک، آزرمناک ≠ گستاخ، پررو


فرهنگ فارسی

( صفت ) شرمسار خجل .

جملات نمونه

خجالت زده شدن

to become embarrassed or ashamed


خجالت زده کردن

to make embarrassed or ashamed, to affront, to embarrass


فرهنگ معین

( ~. زَ دِ ) [ ع - فا. ] (ص مف . ) شرمسار، خجل .

لغت نامه دهخدا

خجالت زده. [ خ َ / خ ِ ل َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) شرم زده. شرمسار. آنکه خجالت کشیده. آنکه خجالت بر او حادث شده. شرمگین.

فرهنگ عمید

شرم زده، شرمسار، شرمگین.

واژه نامه بختیاریکا

سر اِشکِناده

جدول کلمات

شرمنده

پیشنهاد کاربران

سیاه رو

خجل. . . شرمنده. . .


کلمات دیگر: