privy (صفت)اختصاصی، صمیمی، دزدکیfurtive (صفت)پنهان، رمزی، نهانی، مخفی، زیر جلی، دزدکیslinky (صفت)دزدکی، خوش ژستstealthy (صفت)دزدکی، یواشکی، زیرجلکیsnoopy (صفت)دزدکی، پویان
دزدکی. [ دُ دَ ] ( ق مرکب ) چون دزد. بسان دزد. چون دزدان. دزدانه. دزدوار.بصورت دزدی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || پنهانی. مخفیانه. به نهانی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).- دزدکی ؛ در چیزی دیدن و نگاه کردن ، دزدیده در وی نظر کردن. از زیر چشم دیدن. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).