( هنر آموزی ) عمل و شغل هنر آموز
هنر اموزی
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( هنرآموزی ) هنرآموزی. [ هَُ ن َ ] ( حامص مرکب ) آموختن کار هنری. یاد گرفتن هنر :
چون هنرمند شدبه گفت و شنید
هنرآموزی سلاح گزید.
چون هنرمند شدبه گفت و شنید
هنرآموزی سلاح گزید.
نظامی.
کلمات دیگر: