کلمه جو
صفحه اصلی

ملامتیه

فرهنگ فارسی

یا ملامیه . فرقه ای از صوفیان که با وجود آنکه در نهان مراقب و مواظب فرائض و نوافل اعمالند در ظاهر بخلاف آن باشند و آنان پیروان حمدون بن احمد بن عماره اند . او میگفت : [ علم خدای تعالی بتو نیکوتر از آن باشد که علم خلق . پس باید که اندر خلا با حق تعالی معاملت نیکوتر از آن کنی که اندر ملا با خلق که حجاب اعظم از حق شغل دل تست با خلق ] ( کشف المحجوب هجویری ص ۲۲۸ ) .

لغت نامه دهخدا

ملامتیه. [ م َ م َ تی ی َ /ی ِ ] ( اِخ ) ملامیه. ملامتیان. رجوع به ملامتیان شود.

فرهنگ عمید

فرقه ای که پیروان آن در نهان به تقوا و عبادت می پردازند و در ظاهر خلاف آن را می نمایانند، پیروان حمدون بن احمد بن عمارة القصار (از مشایخ صوفیه )، حمدونیه، قصاریه.

دانشنامه عمومی

مَلامَتیه نام طریقتی از صوفیان است که در سده هشتم میلادی در ایران سامانی فعال بودند.
تصوف در نیشابور
ملامیّه و ملامتیه از ماده «ملامت»، به معنای سرزنش و نکوهش، است.پیروان این فرقه به سودمندی «سرزنش نفس» باور دارند و می کوشند دانایی های خود را پنهان کرده و کاستی ها و اشتباهات خود را علنی کنند تا با این کار همواره با یاد نقص های خود باشند. این فرقه برای پنهان داشتن حال خود از خلق، طاعات و عبادات خویش را از انظار مردم می پوشاندند و در ظاهر طوری رفتار می کردند که مردم آنها را ملامت کنند.
بنیان گذاران ملامتیه ابوحفص حداد نیشابوری (م. ۷۰–۲۶۷ق)، حمدون قصّار (م. ۲۷۱ق) و ابوعثمان حیری (م. ۲۹۸ق) می باشند که در این میان حمدون قصار بیش از بقیه با طریق ملامت پیوند خورده و شیخ و رئیس این طایفه شمرده می شود.
محور اصلی تفکر این فرقه بر ملامت و پذیرش آن است. برخی از پیروان وی مخالفت با نفس جهت مقابله با آن را برگزیدند. اینان که گروهی تندرو هستند لقب قلندر به خود گرفته اند. اخیراً دسته دیگری از ملامتیان در ترکیه ظهور کرده اند که آموزه های پیشینیان را انکار کرده و روش های جدیدی را در این طریقت وارد نموده اند.

دانشنامه آزاد فارسی

مَلامَتیّه
فرقه ای از اولیای خدا. اگرچه ملامی یا ملامتی بودن، درجه ای است که مرتبۀ این صنف از اولیا را نشان می دهد، گاه ملامتیه را همچون طریقتی خاص از طرایق صوفیه نشان داده اند. ملامتیگری بیشتر روش و نگرش است، نه سلسله ای خاص. بنیادگذار آن را ابوحفص حداد ملامتی و ابوحمدون قصار (قرن ۳ق) دانسته اند و پیروان ابوحمدون را حمدونیه یا قصاریه نامیده اند. شعار این نحلۀ عرفانی پنهان داشتن نیکی ها و آشکار داشتن بدی هاست. ملامتی، عارفی است که از غایت اخلاص، طاعات خود را کتمان کند، و بدون این که کاری خلاف شریعت از او سر زند، به گونه ای عمل کند که مورد ملامت مردمان قرار گیرد تا با سرزنش نفس لوّامه قربت او به حق بیشتر شود. برخی از بزرگان ملامتیه را در برابر صوفیه دانسته اند و برخی مانند ابن عربی، این گروه را در میان عارفان، صاحب بالاترین رتبه می داند و شاگردان آنان را، در بدایت امر، در شمار مردان می شمارد. شماری از عارفان نیز، خوی آنان را، که براساس آن دائماً به ملامت خود مشغول اند، علّت نام گذاری آنان به این اسم دانسته اند. چه اینان، به رغم این که در چهار بُعد علم و عمل و حال و مقام، حائز برترین رتبه ها هستند، لحظه ای خود را چنین نمی پندارند، از این رو، از ملامت خود باز نمی نشینند. ملامتیان به مدح و ذم خلق توجهی ندارند و از اقبال مردم شاد و از روی برگردان خلق ناراحت نمی شوند. ملامتیان ذکر را به چهار قسمِ ذکر به زبان، به دل، به سر، و به روح تقسیم کرده اند. فرق میان ملامتی و قلندر آن است که ملامتیان در پنهان کردن عبادت می کوشند ولی قلندران در تخریب عادات تلاش می کنند. ملامتیان پیوسته در میان خلق با لباسی معمولی ظاهر می شوند تا شناخته نگردند، اما قلندران مقید به پوشیدن لباسی خاص نیستند و جز به پاکی دل به چیزی نمی اندیشند. ابوعبدالرحمان سلمی، دربارۀ اصول و عقاید ملامتیه، کتابی دارد که در آن ۴۵ اصل از آن عقاید را ذکر کرده است. در میان بزرگان، هیچ متفکری بهتر از خواجه شمس الدین حافظ شیرازی اندیشه های ملامتی را در کمال زیبایی و شیوایی بیان نکرده است.


کلمات دیگر: