کلمه جو
صفحه اصلی

منظور کردن


مترادف منظور کردن : محسوب کردن، لحاظ کردن، درنظر گرفتن، قلمداد کردن، منظور داشتن، مورد توجه قراردادن

فارسی به انگلیسی

allow

مترادف و متضاد

appropriate (فعل)
اختصاص دادن، برای خود برداشتن، منظور کردن

محسوب کردن، لحاظ کردن، درنظر گرفتن، قلمداد کردن، منظور داشتن، مورد توجه قراردادن


فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - پسند کردن پذیرفتن . ۲ - مورد توجه قرار دادن . ۳ - بحساب آوردن .

فرهنگ معین

( ~. کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) در نظر گرفتن ، پذیرفتن .

پیشنهاد کاربران

در نظر گرفتن ، اختصاص دادن


کلمات دیگر: