کلمه جو
صفحه اصلی

انگامه

فارسی به انگلیسی

club, coterie

فرهنگ فارسی

( اسم ) هنگامه مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان .

فرهنگ معین

(اَ مِ ) (اِ. ) ۱ - هنگامه . ۲ - مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان .

لغت نامه دهخدا

انگامه. [ اَ / اِ م َ / م ِ ] ( اِ ) مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان. هنگامه. ( از برهان قاطع ) ( از ناظم الاطباء ). مجمع و انجمن بازیگران و قصه خوانان و هرجا که محل اجتماع باشد و بر محل جنگ نیز اطلاق کنند. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). هنگامه. ( صحاح الفرس ) :
انگامه ایست گرم ز شکر عواطفت
هرکوی و برزنی که من آنجا فرارسم.
کمال اسماعیل ( از انجمن آرا ).
|| وقت. زمان. ( فرهنگ سروری ) :
چو شد صبح اقبال او آشکار
شد انگامه عشرت روزگار.
خواجو ( از فرهنگ سروری ).

فرهنگ عمید

= هنگامه

هنگامه#NAME?



کلمات دیگر: