کلمه جو
صفحه اصلی

اقماری

فارسی به انگلیسی

satellite

پیشنهاد کاربران

اضافی

( اَ ) [ ع . ] ( اِ. ) جِ قَمَر. 1 - ماه ها، سیارات کوچکی که به دور یکی از سیارات می گردند. 2 - در فارسی ، کشورهای ضعیفی که از نظر سیاسی پیرو کشورهای قوی تر می باشند.


اقماری یعنی در بهترین حالت دو هفته در کنار خانواده و دوهفته سرکار باشی ولی همه ما اینگونه نیستیم. برخی دوهفته سرکار و یک هفته استراحت و برخی سه هفته کار و یک هفته استراحت دارند.

معنای "تلخ تر از زهر" را برای کلمه ی" اقماری" پیشنهاد می دهم

تلخ تر از زهر

1 - اقماری میشه جمع قمر یعنی قمرها
2 - در کارهایی که دوهفته سرکار باشی و یک هفته استراحت یا یک هفته کار یک هفته استراحت رو هم میگن اقماری

تابعه

پیرو، وابسته

دوره های کاری مداوم به شیوه دو هفته کار و دو هفته استراحت

معنی اقماری در ترکیب جانوران اقماری ، ثبت در واژه نامه


کلمات دیگر: