کلمه جو
صفحه اصلی

گریو

فرهنگ فارسی

( اسم ) جریب .

لغت نامه دهخدا

گریو. [ گ َ وْ ] ( اِ ) گریب. جریب. ( ملخص اللغات حسن خطیب ).

دانشنامه عمومی

گریو (دهانه). گریو (دهانه) یک دهانه برخوردی در ماه است.

دانشنامه آزاد فارسی

گِریو
استوانۀ ساقۀ گنبد. از لحاظ لغوی با «گریب» و «گریبان» هم ریشه، و به معنای گردنِ گنبد است. گِریو حجم بیرونی گنبد را مرتفع تر می سازد و از بیرون جلوۀ بهتری به آن می بخشد. گاهی نورگیریِ فضای گنبدخانه از گریوِ گنبد صورت می گیرد؛ نیز از لحاظ بصری، اتصال ظریف تر و خوش تناسب تر حجم گنبد با قاعده را ممکن می سازد. گاه گریو علاوه بر بیرون، در فضای داخلی گنبدخانه نیز، در زیر گنبد دیده می شود؛ گاه نیز فقط ظهور بیرونی دارد.


کلمات دیگر: